۱۳۸۸ بهمن ۱۴, چهارشنبه

صندقچه ي گنج

من دوست دارم در آينده مخترع بشوم و دانشمند .
من طرح هاي خيلي زيادي كشيده ام كه يكي ا زآن طرح ها كه اسمش جزيره ي گنج است د رحال اجرا است .
در اين بازي بازي وقتي شخس بازي كننده به صندقچه ي پوچ مي رسد درش را كه باز كرد گرد و خاك به بيرون مي پاشد ، به اين صورت كه پشت در صندقچه دو برگه ي آلمييومي قرار دارد كه وقتي به هم مي خورند آرميچر درون صندقچه روشن مي شود و باد مي دهد و چگ و ماسه ي داخل صندق را به بيرون مي پاشد. و اگر در ان شماره باشد مي چرخد و بيرون مي آيد. از صندقچه ها فقط چهارتاي آن ها عدد دارد .براي رسيدن به گنج در گردانه اي كه 4 صفحه ي مدرج از 1 تا 9 دارد ارقام يافت شده را مي گذاريد .وقتي ارقام درست شد ، كليد را فشار مي دهيد و در كوه كنار مي رود . در اوّل بازي ما از شركت كنندگان سكه ميگيريم و در كوه مي اندازيم . در كوه كليدي است كه با سكه فعال مي شود و آهنگي زده مي شود كه يعني بازي شروع شد. اين طرح به 1 باطري نياز دارد چون هر آرميچر در يك زماني فعّال مي شود .
انشاء من مثل سخنراني مردي كه درباره يشتر مي دانست شد. به او مي گويند درباره ي مصر سخنراني كن. او مي گويد :" مصر كشور خوبي است . در مصر شتر زياد است و امّا شتر......ا
پايان انشاء

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر