۱۳۸۸ بهمن ۳, شنبه

غول چراغ جادو


من آرزوهاي خودم را به دو دسته قيرممكن و ممكن تقسيم مي كنم .

1- غيره ممكن

من آرزو دارم وقتي بزرگ شدم جادوگر بشوم. مي دانم غيرممكن است ولي اين بزرگ ترين آرزوي من است . واي فرض كنيد. من ! پروفسور!

2- ممكن

من آرزو دارم دوچرخه بخرم تا بتوانم بروم حالش را ببرم. من آرزو دارم بالاخره تفنگ دوربرد سيگارتي ام را بسازم. من همين طور آرزو دارم دوباره گربه بزنم با كيسه ي آب ، تيروكمان ، دايره و سيگارتي همان تفنگي كه گفتم.

من آرزودارم كلي مهمات چهارشنبه سوري به دستم برسد .

يك آرزوي ديگر در نوع 1 دارم. من آرزو دارم هوا ، دريا ، زيردريا ، خشكي و زيرزمين پيمايي بسازم كه 115 تن مهمات دارد و مي تواند يك هواپيماي بيين ( بويينگ!) 727 را در جا بپكاند.

۴ نظر:

  1. بزنم به تخته خوب انشا میگه ها!
    حالا چی کاره میخواد بشه!؟ خواهشمندم اگه گفت میخوام مهندس نفت بشم یه جوری رایشو بزن. خودت میدونی دیگه، وضع بازار خیلی داغونه!
    ....................
    حالا واقعاً داداشت اینا را میگه یا آنیموس درونیت اینا را یهت دیکته میکنه !؟ بوگو بینیم؟ D:

    پاسخحذف
  2. مهندس نفت!!! نه بابا .عاقل تر از اين حرفاست!!
    فعلا كه مي خواد نجار شه.البته اگر تروريست نشه ! از بس عشق بمب و تفنگ و ايناست!

    پاسخحذف
  3. من یه عکس از بچگی دارم، تیرکمون انداختم گردنم، یه کلت هم دو دستمه! :دی
    آخرش شدیم روشنفکر! والللللللللللا ! :دی

    پاسخحذف
  4. من نوکرتم! تروریست شدی هوای ما رو داشته باش :دی

    پاسخحذف